شیخ بهایی:
از علمای بنام و معروفترین عالم شیعه در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم است. (متولد ۹۵۳ هجری متوفی ۱۰۳۰هجری قمری ). در۹۵۳هجری قمری در بعلبک از شهرهای جبل عامل در حوالی سوریه امروزی متولد شد. او در ریاضیات یگانه روزگار خویش بود. پدرش از شاگردان شهید ثانی بود که همزمان با شهادت استادش و آزار وی توسط اهل سنت آن دیار راهی ایران شد که در آن زمان تحت سلطنت شاه طهماسب صفوی بود. مذهب رسمی کشور ایران در آن زمان شیعه بود و شیعیان مناطق دیگرکه از آزار اهل سنت می گریختند به ایران روی می آوردند. درقزوین زمانی که پسرش ۱۳ ساله بود به خدمت شاه طهماسب رسید. از این زمان شیخ بهایی به مدت ۱۰ سال در قزوین ماند و از همان آغاز به دانش اندوزی مشغول بود. سپس به مسافرت های طولانی پرداخت و بلاد شام وحجاز وسوریه و مصر را به سیر وسلوک و سیاحت طی کرد ودر این بلاد تقیه را دنبال می کرد وی سپس به سمت شیخ الاسلامی اصفهان برگزیده شد و در خدمت شاه عباس اول تا پایان عمر در این منصب ماند. شیخ بهایی مشرب عرفانی داشت و به تصوف میل شدیدی داشت مناسباتی با میر محمّد باقر داماد فیلسوف معروف ومیر فندرسکی داشت و تالیفات فراوان دارد. در مثنوی شعر او به شعر مولانا جلال الدین بلخی و در غزل و رباعی به شعر حافظ شبیه است. او را بزرگ ترین عارف قرن دهم واوایل قرن یازدهم می توان نامید. وی در سال ۱۰۳۰ در اصفهان وفات یافت. پیکرش را به مشهد منتقل کردند و در همانجا مدفون است. مثنویهای مشهوری به سبک و سیاق مثنوی مولانا جلال الدین بلخی و در نهایت استادی دارد که عبارتند از شیر وشکر، نان و حلوا، نان و پنیر وی همچنین عزلیات و رباعیات مشهوری دارد. افسانه های فراوانی در مورد او میان مردم رایج است و کارهای زیادی منجمله تقسیم آب زاینده رود که تا امروز پا بر جا مانده و تقسیم آب کاریز نجف آباد را به او نسبت میدهند .